مروری بر حوادث صبح ایران در پنجشنبه 30 تیر 1390
فرماندار کرج: قتل «داداشی» با طرح و نقشه قبلی نبود
ایسنا نوشت: فرماندار کرج گفت: هیچ طرح و نقشه قبلی برای قتل «روح ا... داداشی» از سوی عوامل قتل وجود نداشته است. مهدی ایراننژاد در نشستی با خبرنگاران که در محل فرمانداری کرج برگزار شد، افزود: این قتل بر اثر یک درگیری خیابانی رخ داده و هیچ حاشیه و مسئله پشت پرده برای آن وجود نداشته است. وی با اشاره به این که قاتل اصلی یک جوان 17 ساله است، افزود: یکی از سرنشینان خودروی عاملان قتل که شاگرد یک نانوایی است اصلا از خودرو خارج نشده و هیچ دخالتی در قتل نداشته است و فرد دوم نیز با خبرنگار همراه مرحوم داداشی درگیر بوده است و نفر سوم که یک جوان 17 ساله است عامل اصلی قتل است.
گریه های عامل قتل دختر جوان در بازسازی صحنه جنایتروزنامه
خراسان نوشت: جوان ۲۴ ساله ای که اسفند سال گذشته دختر ۱۹ ساله ای را کشته
بود، صبح روز گذشته در میان هق هق گریه هایش، صحنه ارتکاب قتل را در حضور
مقام قضایی و کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی بازسازی کرد.
بعدازظهر
چهاردهم اسفند سال گذشته اهالی خیابان فروزانفر شمالی مشهد در تماس با
مرکز فوریت های پلیس، از وقوع جنایتی در زیرزمین یک منزل مسکونی خبر
دادند. در پی دریافت این خبر، ماموران کلانتری طبرسی شمالی با عزیمت به
محل حادثه و تایید درستی خبر، مراتب را به قاضی علی اکبر صفائیان ( قاضی
ویژه قتل عمد) اطلاع دادند. پس از حضور مقام قضایی و کارآگاهان آگاهی در
محل جنایت بررسی ها در این باره آغاز شد.
جسد مربوط به دختر ۱۹ ساله
ای بود که با ۲ ضربه چاقو در زیرزمین کوچک و نم دار یک منزل مسکونی کشته
شده بود. ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که جوانی به نام «ج. م» با دختر
جوان آشنا بود و قصد داشت به خواستگاری اش برود اما روز حادثه وقتی به قصد
صحبت کردن با دختر مذکور وارد منزل شده اختلافی بین آن ها رخ داده است که
همین امر موجب درگیری و قتل دختر ۱۹ ساله شده است. این جنایت در حالی
اتفاق افتاده بود که نامادری مقتول نیز در طبقه بالای زیرزمین حضور داشت.
با
شناسایی متهم، قاضی صفائیان دستورات ویژه ای را برای دستگیری وی با توجه
به سرنخ های موجود صادر کرد تا این که چند روز قبل ماموران کلانتری طبرسی
شمالی او را در منطقه بازه شیخ مشهد به دام انداختند.
عامل این جنایت
که برای انجام تحقیقات به کارآگاهان پلیس آگاهی سپرده شده بود در اداره
جنایی توسط کارآگاه حسن نژاد ( افسر پرونده) تحت بازجویی قرار گرفت و به
ارتکاب قتل اعتراف کرد.
صبح روز گذشته در حالی که متهم به قتل با
مشاهده محل جنایت اشک از چشمانش سرازیر شده بود، در حضور قاضی صفائیان و
افسر پرونده به تشریح چگونگی حادثه پرداخت و در میان هق هق گریه گفت: من
قصد داشتم او را به عقد خودم در بیاورم اما برخی مسائل و اختلافات بین ما
رخ داد که در نهایت مجبور شدم او را بکشم. من می خواستم این مشکل را حل
کنم. در واقع باید یک نفر از ما از بین می رفت البته من قصد کشتن او را
نداشتم حتی دلم نمی آمد یک سیلی به او بزنم ولی اتفاقی بود که افتاد.
متهم
در حالی که حلقه های دستبند فلزی را که بر دستانش گره خورده بود، مدام
تکان می داد، اضافه کرد: آن روز عصر وقتی در حیاط را زدم او (مقتول) در را
باز کرد و خودش به طبقه بالا رفت، من هم وارد زیرزمین شدم و نشستم. چند
دقیقه بعد او آمد و روبرویم نشست. مدتی با هم به دلیل اختلافاتی که پیش
آمده بود صحبت کردیم اما من از حرف های او قانع نشدم و در یک لحظه چاقو را
بیرون آوردم و ۲ ضربه به بدنش زدم سپس پیکر نیمه جان و خون آلود او را به
داخل آشپزخانه کشاندم و خودم از محل فرار کردم.
وی در پاسخ به سوال
مقام قضایی که پرسید آیا نمی دانستی این اقدام تو چه جرم سنگینی است، گفت:
آن لحظه فکرم اصلاً کار نمی کرد. به این چیزها اصلاً توجه نداشتم چون خیلی
ناراحت بودم.
پس از اعترافات متهم به قتل، مقام قضایی دستور پایان
بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و این جوان ۲۴ ساله در حالی که از شدت
گریه چشمانش به سرخی گراییده بود، روانه زندان شد تا پس از محاکمه در
دادگاه به سزای عملش برسد.
2 کودک آزاردیده در بیمارستان جان باختند
روزنامه
جامجم نوشت: 2 کودک خردسال که در 2 حادثه جداگانه موردکودک آزاری قرار
گرفته بودند، روز گذشته در بیمارستان تسلیم مرگ شدند.
این 2 پسربچه
به نامهای محمدپویا و پارسا بودند که از اوایل تیرماه به خاطر این که
مورد کودکآزاری قرار گرفته بودند، به بیمارستان بهرامی تهران منتقل شدند
و تلاش پزشکان برای نجات جان آن دو آغاز شد، اما آنها پس از چند هفته
بستری شدن در بیمارستان در حالی که به کما رفته بودند، روز گذشته تسلیم
مرگ شدند.
این در حالی است که مادر پارسا و مرد مورد علاقه وی به اتهام
کودکآزاری در زندان به سر میبرند و در پرونده مرگ محمدپویا نیز، پدر
سنگدل وی بازداشت شده است و تحقیقات از این 3 متهم همچنان ادامه دارد.
قاتل 2 سال نقش دیوانه را بازی میکرد
روزنامه
جامجم نوشت: با گذشت 2 سال از زمان قتل پسری خردسال که به دست مرد
همسایهشان کشته شده بود، کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند، وی دیوانه
نیست.
متهم پرونده که یک مرد میانسال است، بهمن سال 88 برای اجرای یک
نقشه شیطانی پسر خردسال یکی از همسایگان را به خانهاش در بلوار توس مشهد
دعوت کرد و او را کشت. در پی دستگیری متهم، او خود را به دیوانگی زد و
ادعا میکرد عامل مرگ کودک نیست. به این ترتیب با توجه به این که احتمال
میرفت وی یک بیمار روانی است، به مرکز رواندرمانی منتقل شد و پزشکان
قانونی وی را تحت نظر قرار دادند تا این که بعد از گذشت 2 سال از وقوع
حادثه مشخص شد، عامل جنایت دیوانه نیست و در این مدت برای فرار از مجازات
نقش یک دیوانه را بازی کرده است.
روز 22 بهمن سال 88 زنی با حضوردر
پلیس آگاهی مشهد از گم شدن پسر خردسالش خبر داد و برای یافتن وی تقاضای
کمک کرد. با تشکیل پرونده قضایی در این زمینه و آغاز تحقیقات زن شاکی
دوباره به مرکز پلیس آمد و گفت دیگر در جستجوی پسرم نباشید، او کشته شده و
عامل جنایت مرد همسایهمان است.
کشف جسد پسر گمشده در خانه مرد همسایه
ماموران
به همراه زن شاکی به خانه مرد همسایه در بلوار توس رفتند و جسد پسربچه
گمشده را که با پارچه خفه شده و با طناب به ستون یکی از اتاقها بسته شده
بود کشف کردند.
عامل جنایت که در این 2 سال برای فرار از مجازات مرگ
نقش یک دیوانه را بازی کرده بود، با خروج از تیمارستان و انتقال به پلیس
آگاهی بازجویی شد و به قتل پسر خردسال اعتراف کرد.
اعتراف به جنایت بعد از 2 سال
متهم
به قتل هفته جاری پس از گذشت 2 سال از حادثه اعتراف کرد : کارگر خدماتی
یکی از بیمارستانهای شهر مشهد هستم. روز حادثه در نزدیکی خانهمان پسر
همسایه را دیدم و همان موقع وسوسه شدم تا او را در دام شیطانی گرفتار کنم.
وی اضافه کرد: پسر خردسال را به بهانه بازی با فرزندم به خانهمان
بردم. با حضور وی در خانه وقتی متوجه شد، خبری از پسرم نیست، وحشت کرده و
قصد فرار داشت که راهش را سد کردم و با مشت محکم به صورتش کوبیدم که
بیهوش شد.
متهم به قتل در تشریح ماجرای جنایت گفت: وحشت کرده بودم.
بنابر این با چادر همسرم ابتدا او را خفه کرده و بعد با طناب بدنش را به
ستون یکی از اتاقها بسته و قصد فرار داشتم که همسر و فرزندم به خانه آمده
و با دیدن صحنه جنایت فریادزنان از خانه بیرون رفته و همسایه را خبر کردند
و من نیز پیش از فرار دستگیر شدم. در این مدت، برای فرار از مجازات خود را
به دیوانگی زده بودم.
بنابر این گزارش، عامل جنایت کودک مشهدی پس از
بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شد تا با پایان گرفتن تحقیقات پرونده
قضایی وی به دادگاه ارسال شود و عامل جنایت محاکمه و حکم قضایی مربوطه در
این باره صادر شود.
60 روز اسارت غیر قانونی در کمپ ترک اعتیاد با یک شکایت واهی
روزنامه
جامجم نوشت: 3 مرد که به اتهام 60 روز اسارت و شکنجه دادن یک مرد در یک
کمپ ترک اعتیاد در شهریار دستگیر شدهاند، در بازجویی پلیسی اعتراف کردند
شاکی معتاد بوده و با درخواست همسرش او را برای ترک اعتیاد در کمپ
زندانیاش کرده بودند.
رسیدگی به این پرونده هنگامی در دستور کار
ماموران آگاهی قرار گرفت که مردی با حضور در شعبه سوم دادسرای عمومی و
انقلاب شهریار از 3 مرد به اتهام آدمربایی و شکنجه شدن از سوی آنها شکایت
کرد.
با ارجاع پرونده به پلیس، شاکی در تحقیقات گفت: در بازگشت به خانه
متوجه حضور 3 مرد غریبه شدم و به آنها اعتراض کردم و علت حضورشان را
پرسیدم که پاسخی به من ندادند.در همین موقع همسرم به آنها گفت من معتاد
هستم و اعضای خانواده را اذیت میکنم و باید به کمپ منتقل شوم.
با
شنیدن این گفتهها با همسرم مشاجره کردم، اما بیفایده بود.مردان غریبه پس
از آنکه کتکم زدند، مرا درون خودرویی انداختند و از آن محل دور شدند.
وی
با اشاره به 60 روز اسارت در کمپ گفت: به مسوولان کمپ گفتم معتاد نیستم و
همسرم دروغ گفته است و ملتمسانه خواستم رهایم کنند؛ اما مرا در میان دهها
معتاد که درون یک اتاق محبوس بودند، منتقل کرده و کتکم زدند. فقط برای
دستشویی رفتن مرا از اتاق بیرون میآوردند. وقتی از خوردن غذا امتناع
میکردم، مقابل چشمان افراد معتاد درون کمپ کتکم میزدند. 60 روز در آن
کمپ زندانی بودم تا اینکه چند روز پیش مسوولان کمپ، در پی کتک زدن مداوم،
دستهایم را شکستند. من بیهوش شدم. آنها به گمان اینکه مردهام مرا از
کمپ بیرون آورده و در مقابل یک ساختمان متروکه رها کردند. همسرم با من
اختلاف داشت و گمان میبرم او مسوولان کمپ را اجیر کرده بود تا مرا زندانی
کنند.
با تشکیل پرونده قضایی، جستجو برای شناسایی متهمان آغاز شد تا
اینکه آنها چند روز پیش دستگیر و در پی این شکایت، متهمان برای تحقیقات
به پلیس آگاهی منتقل شدند.
یکی از متهمان به پلیس گفت: همسر شاکی با
کمپ محل کارمان تماس گرفت و خواست تا شوهر معتادش را برای ترک اعتیاد به
کمپ منتقل کنیم. مرد معتاد حاضر به خروج از خانه نبود؛ به ناچار او را کتک
زده و به زور او را که به کمپ منتقل کردیم.
مرد معتاد هر روز دیگر
معتادان را کتک میزد. برای آنکه آسیبی به دیگران نرساند، وی را در اتاق
دیگری جداگانه محبوس کردیم. او شکنجه نشد و فقط هر بار که قصد فرار داشت
مانع او میشدیم.
وی با اشاره به شکسته شدن دستهای شاکی گفت: وی در
حال فرار از روی دیوار کمپ به خیابان پرید و دچار حادثه شد. جستجوهایمان
برای یافتن او بینتیجه ماند و موضوع فرار وی را به خانوادهاش اطلاع
دادیم.
در پی اعتراف متهم، 2 همدست وی نیز گفتههایش را تایید کردند.
بنابر
این گزارش، برای متهمان قرار قانونی صادر شد. دستور قضایی مبنی بر احضار
همسر شاکی نیز به دادسرا صادر شد تا با متهمان و شوهرش در مواجهه حضوری
قرار گیرد و ابعاد دیگر پرونده برملا شود.
2 کیفقاپ کارتنخواب را شناسایی کنید روزنامه جامجم نوشت: 2 سارق کارتنخواب که به صورت گسترده در شهرری کیفقاپی میکردند، دقایقی پس از سرقت دستگیر شدند.
ماموران
گشت کلانتری 175 باقرشهر در شهرری با مشاهده 2 سارق کیفقاپ با تعقیب و
گریز آنها را دستگیر کردند و در بازرسی از آنها یک کیف زنانه کشف شد. با
انتقال 2 متهم کیفقاپ به کلانتری در تحقیقات مشخص شد هر دو اعتیاد شدیدی
به کراک و شیشه دارند و از سوی خانوادههایشان طرد شدهاند.
سرهنگ
حسین عباسچیان، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی در ارتباط با 2 متهم دستگیر
شده گفت: از چندی پیش شکایتهای مردمی در ارتباط با کیفقاپی به پایگاه
نهم پلیس آگاهی ارسال شده بود که با چهرهنگاری از سوی مالباختگان هر دو
متهم تحت تعقیب قرار داشتند.
در حالی که تحقیق در این زمینه ادامه
داشت، زن مالباختهای سرقت کیفش را به پلیس اطلاع داد و متهمان که یک جوان
35 ساله و یک مرد 50 ساله هستند، هنگام فرار دستگیر شدند.
2 متهم
دستگیر شده مکان مشخصی برای زندگی ندارند و تنها به یک فقره سرقت کشف شده
اعتراف کردهاند که در این ارتباط رجبی، قاضی شعبه 101 دادگاه عمومی
کهریزک با صدور دستور قضایی مبنی بر چاپ تصویر 2 متهم سارق بدون پوشاندن
چهره از مردم خواست در صورتی که شکایتی از متهمان دارند، به پایگاه نهم
پلیس آگاهی مراجعه کنند.