خبرگزاری آزادنگار

آزادی رایگان نیست

خبرگزاری آزادنگار

آزادی رایگان نیست

نقدی بر فیلم خوش ساخت آقا یوسف

فیلم "آقا یوسف" به نویسندگی و کارگردانی علی رفیعی که به کارگردان تئاتری شناخته می شود و تهیه کنندگی مرتضی متولی فروش خوبی را پشت سر میگذارد.

در این فیلم مهدی هاشمی، هانیه توسلی، شاهرخ فروتنیان، پگاه آهنگرانی، لادن مستوفی، مریم سعادت، ستاره اسکندری، لیلا بلوکات بازی کرده اند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، "آقا یوسف" در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و داوران این جشنواره در سه بخش جوایز بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش اول مرد و در بخش بهترین فیلمنامه نامزد دریافت سیمرغ شود که در نهایت مهدی هاشمی توانست سیمرغ بهترین بازیگر مرد را مشترکا برای دو فیلم "آقا یوسف" و "آلزایمر" به دست آورد.

فیلم "آقا یوسف" داستان پیرمردی بازنشسته است پیرمردی منطقی و معقول که برای گذران زندگی خود و دخترش و عروسش 5 سالی هست که به خدمتکاری به خانه های مردم می رود و در یکی از همین خانه ها متوجه مشکلی میشود که در زندگی او چالشی بزرگ ایجاد می کند.
 
"آقا یوسف" پدری است که بعد از فوت همسرش تمام  زندگی خود را وقف دخترش کرده است. این فیلم از مردی می گوید که به مردان و زنان تنها کمک می کند و طرفدار آن هاست اما خود از این تنهایی می ترسد. این عشق پدرانه نسبت به دختر منجر به این شده است که "رعنا" نتواند حقیقت را که آشنا شدنش با دکتری است که قصد دارد با او به کانادا برود به پدرش بگوید و از گفتن آن ترس دارد تا جایی که در صحنه ای به  پدرش می گوید برادرش که زن و بچه خود را ول کرده و به کانادا رفته به او گفته که به آنجا بروم ولی من نمی روم.
 
"آقا یوسف" نشان دهنده فاصله میان نسل ها نیز است به این گونه که پدر فکر می کند رفتار مناسبی با دخترش دارد و نباید برای او مشکلی پیش بیاید اما این گونه نیست. تذکر این فیلم اشاره به ضعف بعضی پدر و مادر ها دارد که احساس می کنند که تربیتی درست و منطقی را برای فرزندان خود برگزیده اند اما در حقیقت این چنین نیست که تذکری خوب  و به جاست. 

اما این پدر قبل از مواجهه شدن با ابن مشکل بعضی رفتارهای مناسب هم دارد مانند سکانسی که پدر دختر را در حال آرایش کردن در اتاق می بیند بر سر سفره به او طعنه ی جالبی می زند: "آقا یوسف به صورت آرایش کرده رعنا خیره می شود."

رعنا: چیه بابا؟
آقا یوسف(با حس حسادت): دارم از خودم می پرسم آرایش کرده خوشگل تری یا آرایش نکرده؟
رعنا: جواب؟
آقا یوسف: مادرت قشنگ ترین زنی بود که من تو عمرم دیدم. اون هیچ وقت خودشو آرایش نمی کرد.
رعنا: خب یه کلمه بگو دوس نداری من آرایش کنم.
 
اما به نظر می رسد کارگردان بر مسائل دیگری تاکید دارد و این قصد در روند فیلم دنبال می شود؛ در فیلم می بینیم که پدر بعد از حضور در خانه ی یک دکتر برای نظافت، متوجه پیغام صوتی "رعنا" بر روی تلفن می شود و به دختر خود شک می کند و بعد از گذشت چند روز قهر با دخترش و حرف نزدن با او این شک در صحنه دیگری در فیلم از بین می رود.

پدر درست آنجایی که یقین کرده دخترش مرتکب خطایی شده است در صحنه ای در کلانتری متوجه می شود در این یقین دچار اشتباه شده است.

آقا یوسف در کلانتری صدایی شبیه دخترش می شنود و این شک کنار می رود اما پس از آن با دیدن دوباره "رعنا" در خانه ی دکتر این شک به یقین تبدیل می شود. 

در واقع داستان فیلم به این گونه است که شکاکیت را در بین افراد ایجاد می کند و روحیه بی اعتمادی را در افراد مسری می کند.

کارگردان فرضیه ”شکاکیت و نسبیت گرایی“ را اینگونه پیش می برد که موقعی انسانها به نتیجه دلخواه می رسند که هیچ کس با ”قطعیت و یقین“ حرفی نزند(!) و انسان ها آنجایی که فکر می کنند یقین کرده اند درست همانجا باید شک کنند که ممکن است اشتباه بیاندیشند.

این نوع تفکر به انسان ها ضربه می زند چراکه تصور این که افراد بخواهند با این تفکر زندگی کنند و به همه چیز شک ببرند موجب هرج و مرج فکری در جامعه می شود. 

حتی این شک از طرف دختر هم نسبت به پدر ایجاد می شود؛ دختر به پدرش شک  می کند که نان سنگکی که او هر روز به زن همسایه ای که دستش پر از النگو است برای نیتی شیطانی است و حتما پدر هم قصد تجدید فراش دارد در حالی که بعد از رجوع به آن خانه متوجه می شود زن بر روی ویلچر در حال پذیرایی از شوهر بیمارش است و حتی در قسمتی از فیلم "آقا یوسف" به عروسش هم شک می برد در صحنه ای که او را در پارک در حال خندیدن با مردی می بیند.

در فیلم بعضی صحنه ها طراحی ها با میل مخاطب یکی نیست همانند صحنه هایی که لادن مستوفی که نقش دوست رعنا را بازی می کند با لباس قرمزی که هیچ گونه در عرف جا ندارد و تماشاگر را با آن مواجهه می کند.

بازی مهدی هاشمی از نقاط مثبت فیلم است و به گونه ای است که شما دوست دارید بیشتر مهدی هاشمی یا آقا یوسف را ببینید. مریم سعادتی هم بازی خوبی از خود نشان داده مابقی بازیگرها بازی چندان قوتی نسبت به این دو بازیگر ندارند. 

به طور کلی در این فیلم شاهد افت محسوس علی رفیعی کارگردان "ماهی ها عاشق می شوند" هستیم که از چنین کارگردان با تجربه تئاتری بعید به نظر می رسد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد