خبرگزاری آزادنگار

آزادی رایگان نیست

خبرگزاری آزادنگار

آزادی رایگان نیست

چرا «یه حبه قند» بیش از یک میلیارد تومان فروخت؟!

یک حبه قند آخرین اثر رضا میر کریمی از ترفندهای متنوع و جذابی برای جذب مخاطب بهره گرفته است.

به گمانم حتی کسانی که «یه حبه قند» را در جشنواره سال گذشته دیده بودند و دوست داشتند، فکر نمی‌کردند که فروش این فیلم از مرز یک میلیاردتومان بگذرد. فیلمی که فرم و شیوه روایت و البته فیلمنامه آن چندان با ذائقه تماشاگران ایرانی آشنا نیست و تماشاگر ایرانی هم غالبا چیزی را که برایش آشنا نباشد، پس می‌زند. اما فروش میلیاردی «یه حبه قند» و «سعادت‌آباد» نشان داد که مخاطب ایرانی کم‌کم دارد اهل سینما می‌شود. از ژانرهای مختلف و سبک‌های متفاوت استقبال می‌کند و تازه حواسش به جزئیاتی مانند نور و فیلمبرداری و صدا و موسیقی هم هست که «یه حبه قند» از حیث رعایت این جزئیات یکی از بهترین فیلم‌های این چند سال اخیر است. 

اما در تحلیل فروش خوب فیلم میرکریمی بنظرم 2-3 نکته مهم وجود دارد: 

1) «یه حبه قند» احتمالا اولین فیلم ایرانی است که به شیوه جهانی در داخل کشور برای اکران و تبلیغات آن برنامه‌ریزی شده است. درست کمی بعد از پایان جشنواره، فیلم قرارداد پخش‌اش را با حوزه هنری بست. حوزه هنری هم توانست به خوبی این مدت زمان طولانی تا اکران را برنامه‌ریزی کند. یکی از مهمترین گام‌هایشان هم این بود که زمان اکران فیلم از همان ابتدای سال مشخص باشد. استفاده از فیلمسازان مشهور سینمای ایران برای طراحی پوسترها و تیزرهای فیلم که فقط نام هر کدامشان می‌تواند در فروش هر فیلمی موثر باشد، از ایده‌های خوب پخش‌کننده فیلم بود. طراحی سایتی شکیل برای فیلم و ایده ارتباط با عوامل فیلم از طریق اینترنت، «یه حبه قند» را در فضای مجازی هم که این روزها اهمیت و مخاطبان زیادی دارد، بر سر زبان‌ها انداخت. علاوه بر همه این‌ها کارت پستال‌ها و بروشورهایی که در سینماها توزیع می‌شود و سازماندهی اکران در شهرستان‌ها، سفر عوامل فیلم و برگزاری کارگاه در شهرهای مختلف و موارد دیگری که نشان می‌دهند سازندگان و پخش‌کننده‌های «یه حبه قند» نگاهی کلانی به مقوله پخش و اکران داشته‌اند. نگاهی که متاسفانه خیلی کم در سینمای ایران دیده می‌شود. 

2)به قول شازده کوچولو: «هر چه که زیباست، بی گفت‌وگو مفید هم هست.» «یه حبه قند» فیلم زیبایی است. زیبایی‌اش از این می‌آید که کارگردانش مدیوم سینما را خوب می‌شناسد و حرف‌هایش را در قالب درستی به تماشاگرش می‌زند. تماشاگر، حتی مخاطب عام، از روی پرده متوجه می‌شود که کارگردان کاربلدی پشت دوربین بوده و از این همه نور و رنگ لذت می‌برد. 

3) جای فیلم میرکریمی در سینمای ایران خالی بود. فیلمی که آنقدر بومی باشد. مهم‌ترین وجه‌اش ایرانی بودنش باشد. ریزه‌کاری‌ها رفتار ایرانی را در خودش داشته باشد. هرچند دیگر امروز از این دورهمی‌های خانوادگی سنتی فاصله زیادی گرفته باشیم. اما «یه حبه قند» به یادمان می‌آورد که جمع خانواده، زندگی، شادی، عروسی، غم و مرگ برای ما چه مفهومی داشته و دارد از آن فیلم‌هایی است که بعد از دیدنش مهربان‌تر می‌شویم و بنظرم مهربان‌تر شدن اصلا نیاز امروز جامعه ماست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد